با خاطره این شرکت شروع کنیم که:
وقتی شرکت پوشاک کوئینسی برای اولین بار در سال ۲۰۱۱ راهاندازی شد، تام آیزنمن، استاد دانشکده بازرگانی هاروارد و رئیس آزمایشگاههای نوآوری هاروارد، به این شرکت اعتماد کامل داشت. او آنقدر مطمئن بود که این برند جدید پوشاک اینترنتی موفق خواهد شد که حتی در آن سرمایهگذاری هم کرد. به هر حال، او بنیانگذاران را به خوبی میشناخت و آنها آزمایش MVP «کاملاً بینقص» را برای اعتبارسنجی ایده خود انجام داده بودند. تقاضای واقعی مشتری وجود داشت و تیم به سرعت یک میلیون دلار در دور جذب سرمایه اولیه جمعآوری کرد.
اما با وجود همه این سیگنالها، شرکت پوشاک کوئینسی بدون پیشرفت کافی برای جذب سرمایه بیشتر، پول زیادی را هدر داد. و تا سال ۲۰۱۳، شرکت تعطیل شد.
وهزاران داستان شبیه به این شرکت…
اما چه اتفاقی افتاد؟
چه میشود که یک کسب و کار موفق و با درآمد بالا شکست میخورد؟
در این مطلب با انواع دلایل شکست استارتاپها آشنا میشویم که برخی را تام آیزمن با بررسی شرکت خود به این نتایج رسید:
دلایل اصلی شکست استارتاپها
استارتاپها بهعنوان موتور نوآوری و رشد اقتصادی شناخته میشوند، اما واقعیت تلخ این است که بخش زیادی از آنها در همان سالهای ابتدایی فعالیت از بین میروند. طبق تحقیقات، بیش از ۷۰٪ استارتاپها طی سه سال اول با شکست مواجه میشوند. این شکستها معمولاً نتیجه یک اشتباه بزرگ نیستند، بلکه مجموعهای از تصمیمات اشتباه، منجر به این اتفاق میشود. در این مقاله به مهمترین دلایل شکست استارتاپها و کسبوکارهای کوچک و راههای پیشگیری از آنها میپردازیم.
1- ایدههای خوب، همراهان بد: تیم ناکارآمد یا اختلافات داخلی
این اولین الگوی شکست استارتآپها، حول تشکیل تیم اولیه است. افراد بد میتوانند یک استارتاپ را نابود کنند و میتوانند شامل بنیانگذاران، همبنیانگذاران، استخدامهای اولیه، سرمایهگذاران یا هر رابطه حیاتی دیگری باشند.
این مورد را با یک مثال که افراد نامناسب میتوانند منجر به شکست تیم شوند بررسی میکنیم:
به عنوان مثال، تیم Quincy Apparel توسط دو کارآفرین باهوش و سختکوش تأسیس شد. اما تیم اولیه از چندین جهت نقص داشت.
تناسب بنیانگذار-بازار:
اول اینکه، این تیم هیچ تجربهای در زمینه مد یا پوشاک نداشت و از جزئیات صنعت بیاطلاع بود.
پویاییهای بنیانگذاران:
فراتر از پرداختن به مشکل درست، بنیانگذاران باید مکمل یکدیگر باشند و بدانند چگونه با هم کار کنند و چگونه مستقل کار کنند.
تیم:
حمایت از بنیانگذاران، استخدامهای اولیه هستند. و در حالی که مهارتها، دانش و تجربه مهم هستند، نگرش نیز به همان اندازه اهمیت دارد. استخدام افراد نامناسبی که بیش از حد بر مهارت و به اندازه کافی بر نگرش تمرکز نشده باشد.
سرمایهگذاران:
فراتر از تیم خود، سرمایهگذاران اشتباه نیز میتوانند چالشهایی ایجاد کنند. برخی سرمایهگذاری خطرپذیر را «شیرین» میدانند اما برای برخی از کسبوکارها سرمایه صبورانه ممکن است مناسبتر باشد.
روابط صنعتی:
در اطراف یک شرکت، شرکا، ارائهدهندگان و انبوهی از دیگر بازیگران صنعت وجود دارند. باز هم، مهم است که گروههای مناسبی در اطراف خود داشته باشید. فقدان تجربه به این معنی است که بنیانگذاران هیچ ارتباطی با طراحان و تولیدکنندگان نداشتند. این امر باعث انواع مشکلات تولید خواهد شد.

بیشتر بخوانید: بوم مدل کسب و کار چیست؟ چگونه به رشد کسب و کار کمک میکند؟
2- شروعهای نادرست: عجله نکنید
یکی دیگر از دلایل شکست استارتاپها، شروعهای نادرست است.
مسئله این است: ساخت یک محصول، فروش آن، بررسی عملکرد آن و فهمیدن چگونگی تغییر مسیر در صورت عدم عملکرد، میتواند چهار ماه طول بکشد.
اگر یک کارآفرین از روی عجله و بدون فکر کردن به مراحل مهمی مانند کشف مشتری و نمونهسازی راهحلهای مختلف بگذرد، چهار ماه کار را هدر داده است. اعتماد به غریزه میتواند عالی باشد، اما گاهی اوقات باید در تصمیمگیریها خوب فکر کنید. هر زمان که میتوانید سریع حرکت کنید، اما هر زمان که نیاز دارید، وقت بگذارید.
یکی از موراد مهم در شروع استارتاپ تحقیقات بازار کافی است. بسیاری از بنیانگذاران استارتاپها ایده خود را بدون بررسی دقیق بازار اجرا میکنند. وقتی نیازی واقعی وجود نداشته باشد یا اندازه بازار کوچک باشد، حتی بهترین محصول هم موفق نمیشود. تحقیقات بازار شامل شناخت مشتری، رقبا و روندهای صنعت است.
همچنین مدل کسب و کار در شروع مهم است:
یک محصول خوب بدون مدل درآمدزایی مشخص، دیر یا زود با مشکل مواجه میشود. مدل کسبوکار باید شفاف، قابل مقیاس و پایدار باشد. استارتاپهایی که تنها به جذب سرمایه متکیاند، در نبود درآمد پایدار، به سرعت از بین میروند.
3- وعدههای دروغین: مراقب پذیرندگان اولیه باشید (رشد بیش از حد و زودهنگام)
الگوی شکست بعدی که باید مراقب آن باشید، وعدههای دروغین است. ممکن است سیگنالهای خاصی از پذیرندگان اولیه دریافت کنید و سفارشیسازی محصول شما متناسب با نیازهای آنها میتواند وسوسهانگیز باشد. با این حال، تناسب محصول با بازار میتواند به مرور زمان از بین برود.
برای مثال؛ درو هوستون، بنیانگذار و مدیرعامل دراپباکس، این چشمانداز را داشت که محصولی بسازد که استفاده از آن بسیار آسان باشد، به طوری که مادرش بتواند دستور العملهای خود را روی آن ذخیره کند. با این حال، پذیرندگان اولیه او مهندسان نرمافزار بسیار فنی با نیازهای پیچیده برای مدیریت فایل بودند؛ یک پروفایل مشتری بسیار متفاوت.
درو این نظم را داشت که برای مادرش بلندمدت فکر کند و طراحی کند، در حالی که آن را برای مهندسان «به اندازه کافی خوب» میکرد. پذیرندگان اولیه همچنان آن را پذیرفتند، همانطور که موجهای بعدی مشتریان اصلی نیز این کار را کردند.
اما این مثال تجربه متفاوت دیگری است:
Fab.com، یک خردهفروش آنلاین مبلمان خانگی، اثر متضادی را تجربه کرد. آنها از پذیرندگان اولیه خود اشتیاق زیادی داشتند و از طریق تبلیغات دهان به دهان به آنها معرفی میشد. اگرچه این شرکت مانند برق از طریق رسانههای اجتماعی پخش شد و با ارزشگذاریهای بسیار بالا، پول زیادی جمعآوری کرد، اما آنها به سادگی نتوانستند اشتیاق را در هنگام حرکت به سمت موج بعدی مشتریان حفظ کنند. آنها برای رشد تلاش کردند، تناسب محصول-بازار را از دست دادند و در نهایت شکست خوردند.
به طور خلاصه این بخش در مورد رشد بیشازحد و زودهنگام است:
بعضی استارتاپها پیش از تثبیت جایگاه خود در بازار، هزینههای بالا و توسعه سریع را آغاز میکنند. این رشد زودهنگام، فشار مالی و مدیریتی شدیدی ایجاد میکند و میتواند عامل سقوط باشد.

4- تلههای سرعت: رشد ناپایدار (عدم توجه به نیاز مشتری)
همانطور که شروع به رشد میکنید، یکی دیگر از منابع رایج شکست از تلههای سرعت ناشی میشود، در واقع وقتی که کارآفرین سعی میکند خیلی سریع رشد کند اما چرخها از کار میافتند. وقتی دیگر در مرحله بعدی رشد به پذیرندگان اولیه دسترسی ندارید، احتمالاً مشتری کمعلاقهتری را هدف قرار میدهید. و وقتی که مشتریان جدید ارزش کمتری دارند اما جذب آنها هزینه بیشتری دارد، در نتیجه به محصول شما علاقهای ندارند. به طور خلاصه، رشد سودآور نیست.
در این قسمت میتوانیم به بیتوجهی به نیاز مشتری هم اشاره کنیم. نیازهای مشتری در طول زمان تغییر میکند. استارتاپهایی که به بازخوردها گوش نمیدهند و محصول خود را بهروزرسانی نمیکنند، از رقبا عقب میمانند.
5- نیاز به کمک: یافتن مدیریت ارشد مناسب
الگوی بعدی که چرا استارتاپها شکست میخورند، نیاز به کمک است؛ زمانی که یک شرکت مدیریت ارشد کلیدی را برای رهبری استراتژی، تعیین طراحی سازمان یا مدیریت فرهنگ از دست میدهد. با بزرگ شدن کسب و کار، قطعات متحرک، تغییرات سریع و افراد جدید زیادی در ترکیب وجود دارند و رهبران مناسب برای موفقیت بسیار مهم هستند.
اینها افرادی هستند که تیمها را تشکیل میدهند و افراد را پرورش میدهند و برای موفقیت یک شرکت بسیار مهم هستند.
به طور مثال؛ اگر یک میز را به صورت آنلاین سفارش دهید و چند روز زودتر به دستتان برسد، در واقع شما با یک مشکل بزرگ روبرو هستید. معاون عملیات باید بتواند آن فرآیند را مدیریت کند و مطمئن شود محمولهها به موقع میرسند.
6- معجزات آبشاری: وقتی همه چیز باید طبق برنامه پیش برود
اگر یک استارتاپ ایدهای جسورانه و بزرگ داشته باشد، مانند اسپیس ایکس یا تسلا ؛ بسیاری از چیزها باید درست پیش بروند تا ایده به موفقیت برسد. در این شرایط، هر یک از این موارد یک شانس دور از دسترس است.
این میتواند شامل ایجاد تغییر اساسی در رفتار مشتری، وادار کردن دولت به تأیید یک ایده خاص و موارد دیگر باشد. هر یک از این مراحل بسیار چالشبرانگیز و پیچیده باید به درستی انجام شود. اگر هر یک از این موارد اشتباه پیش برود، سرمایهگذاری نابود میشود.
7- عوامل روانی و فرهنگی شکست استارتاپها
فرهنگ سازمانی ضعیف، ترس از تغییر، تصمیمگیری احساسی و نبود روحیه انعطافپذیری، همگی از عوامل پنهانی شکست هستند. گاهی بنیانگذاران آنقدر به ایده خود وابستهاند که حاضر به تغییر مسیر (Pivot) نیستند.

بیشتر بخوانید: بیش از 20 ایده کسب و کارهای کوچک پرسود
8- عدم بازاریابی و فروش ناکافی
حتی بهترین محصول هم بدون دیدهشدن نمیتواند فروش داشته باشد. استارتاپهایی که بازاریابی هدفمند، استراتژی فروش مشخص و شناخت مسیر جذب مشتری ندارند، بهسختی رشد میکنند.
نتیجه گیری
شاید شکست شروع یک موفقیت باشد، اما واقعیت این است که شکست خوردن بد است. شکست استارتاپها معمولاً نتیجه یک اشتباه کوچک نیست، بلکه ترکیبی از عوامل مختلف است که به مرور زمان اثر میگذارد. بنیانگذاران با شناخت این عوامل و پیشگیری از آنها میتوانند شانس موفقیت خود را چند برابر کنند. موفقیت در دنیای کسبوکار نیازمند صبر، برنامهریزی، انعطافپذیری و یادگیری مداوم است.
مطالب مرتبط:
بهترین سایت تبلیغات برای کسب و کارها
لیست مشاغل پردرآمد برای خانم ها
- گوگل ادز چیست و چگونه تبلیغات در گوگل به رشد کسبوکارها کمک میکند؟
- چگونه استوری را دانلود کنیم؟ راهنمای کامل و کاربردی
- سایت تبلیغات برای کسبوکارها؛ معرفی بهترین پلتفرمهای رایگان و پولی
- چرا استارتاپها شکست میخورند؟ بررسی دلایل شکست کسبوکارهای کوچک
- بهترین روشهای تبلیغات محلی | راهنمای جامع جذب مشتری در بازارهای منطقهای